
فرهنگ را حسن امرائی در کتاب مهندسی سیاست یک قانون و یک قرارداد نمیداند بلکه معتقد است که، فرهنگ فراتر از تمام ضابطهها، موجودیت دارد که بسیاری از قوانین و حتی یک نظام سیاسی به خاطر پاسداشت آن به وجود میآید اما کلیت آن را نمیتوان در قالب قانون گنجاند چون «فرهنگ اصالتا جوشش و کوشش بزرگمنشانهٔ فطرت انسانی، بی هرگونه اجبار غیر است». فرهنگ و سیاست رابطه فرهنگ و سیاست یک رابطه درهم تنیده شده و غیرتفکیکی است. اگر چه دولت مساوی قانون است و اولین تصور از آن، نهادی قانونی را ارائه میدهد و نیز اگرچه این تصور درست میباشد اما رابطهٔ فرهنگ و سیاست به گونه است که به راحتی نمیتوان منکر آن شد تا جایی که انکار آن به شکل علنی از سوی هرکدام از طرفین (طرفداران فرهنگ و سیاست) باعث مرگ نظامهای سیاسی و گاه فرهنگها شده است. این رابطه به معنی یک رابطه اختیاری نیست که از طرف یک نظام سیاسی به آن بی اعتناعی شود، بلکه این یک "باید" است که نظام فرهنگی و نظام سیاسی بر سر پارهای از اصول، توافق نمایند. البته این توافق بیشتر باید از ناحیهٔ نظام سیاسی مورد پذیرش قرار گیرد؛ چراکه نظام فرهنگی اصیل به راحتی اهل سازش نیست. و این یک واقعیت مستند و قابل تجربه است که اصالت و نیز پشتوانه یک نظام فرهنگی یه راحتی در هم شکسته نمیشود که یک نظام سیاسیِ غیر موافق، فرهنگی از جنس خود را جایگزین آن نماید البته این وجه غالب موضوع است چون نظام فرهنگی هم اگر موافق و همخوان فطرت انسانی، هنجاربندی نشود، قابل شکست است اصالت فرهنگ یا سیاست از ابتدایی ترین شکل نظام فرهنگی، نظام سیاسی وجود نداشته است یعنی نظام فرهنگی نسبت به نظام سیاسی دارای تقدم و اصالت وجودی است. تجهیز نیروی نظامی مدافع طوایف و قبایل در مقابل همدیگر، در واقع پاسداری از نظام اعتقادی و فرهنگی آنها بوده است. در واقع حساسیت زیادِ مردمان نسبت به نظام فرهنگی ریشه در اعماق تاریخ زندگی انان دارد که در سیر روبه رشد و توسعه آن، هر نوع تهدیدی علیه هنجارهای فرهنگی، چه از طرف افراد قبایل دیگر و چه از طرف افراد خودی، پاسخ داده می شده است.
مقالات آچار همه کاره را مطالعه بفرمایید
keywords : آچار همه کاره،سایت آچار همه کاره،مقاله های کالا 700